تاریخ دردناک پشت فیلم «من هنوز اینجام»—فیلمی که قلب جهان را تسخیر کرد

در یک صبح گرم ژانویه سال ۱۹۷۱، مأموران امنیتی با لباس شخصی در خانه ساحلی روبنس پائیا، نماینده سابق مجلس برزیل را پیدا کردند. پائیا به سرعت به ماشین منتقل شد و تحت محافظت مسلحانه از آنجا دور شد و دیگر هرگز دیده نشد، همسر و پنج فرزندش را تنها گذاشت تا با این فقدان کنار بیایند.
این خط داستانی کلی فیلم «من هنوز اینجام» است، فیلمی که برنده جایزه اسکار شده و در دوران حکومت نظامی برزیل اتفاق میافتد. اما به جای تمرکز بر سیاهچالهای دیکتاتورها و وحشتهای بیش از حد واقعی خشونتهای دولتی، کارگردان والتر سالس روایت را تغییر میدهد.
در عوض، این فیلم به همسر پائیا، یونس، که پس از مرگ شوهرش بیوه شد، میپردازد و نشان میدهد که او چگونه در طول پنج دهه بعد بهطور خستگیناپذیر برای عدالت از یک حکومت نظامی سرسخت تلاش میکند، در حالی که برای تأمین نیازهای خانوادهای از هم پاشیده نیز میجنگد. این فیلم پنجرهای صمیمی به اضطراب جمعی، از دستدادنها و مقاومت برزیل است.
پیشزمینه این داستان به همان اندازه دردناک است.
آرشیوهای اداره امور سیاسی و اجتماعی برزیل پروندههایی را در خود جای داده است که جزئیات تمام تحقیقات درباره شهروندان، گروههای اجتماعی و جنبشهای اجتماعی در طول ۲۱ سال دیکتاتوری نظامی این کشور را شرح میدهد. این آرشیو شامل ۱۳۵۰۰ پرونده است.
عکس از لیان میلتون/Panos Pictures/Redux
شکلگیری طولانیترین دیکتاتوری نظامی آمریکای لاتین
مسیر به سوی مهمترین دوره حکومت نظامی برزیل با آرزوهای بینالمللی برآوردهنشده این کشور پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد.
برزیل که در کنار غرب در جنگ علیه قدرتهای محور شرکت کرده بود و حتی نیروهای نظامی به اروپا اعزام کرده بود، از بیتفاوتی ایالات متحده پس از جنگ به شدت آزرده شد—به ویژه اینکه آمریکا از حمایت از درخواست برزیل برای یک کرسی در شورای امنیت سازمان ملل متحد خودداری کرد.
(چگونه سه خواهر یک دیکتاتور در جمهوری دومینیکن را سرنگون کردند.)
عکس سیاه و سفیدی از یک مرد جوان که توسط افرادی با لباس نظامی کشیده میشود.
مردان ناشناس یک دانشجو را در جریان اعتراضی در سائو پائولو، برزیل، در ۹ اکتبر ۱۹۶۸ دستگیر میکنند. بدترین خشونتها… بیشتر بخوانید
عکس از آژانس Estado/AP Photo
این تحقیر باعث شد برزیل به دنبال یک سیاست خارجی مستقل با گرایش ضد آمریکایی باشد. این دوره جنگ سرد بود و این تغییر جهت باعث نگرانیهای فزایندهای در میان نظامیان ناآرام شد که برای محدود کردن رئیسجمهور چپگرا، ژائو گولارت، مانور میدادند. کنگره مقاومت کرد و برزیل را به سمت یک بحران قانون اساسی سوق داد. در ۳۱ مارس ۱۹۶۴، تانکها به خیابانها آمدند. گولارت برکنار شد و حکومت نظامی با حمایت ایالات متحده برقرار شد.
با استانداردهای ظالمانه دیکتاتورهای آمریکای جنوبی، ۲۱ سال حکومت نظامی برزیل ممکن است تقریباً ملایم به نظر برسد. در سال ۲۰۱۴، کمیسیون ملی حقیقت ۴۳۴ کشته را ثبت کرد—شامل کسانی که کشته یا ناپدید شدند—تحت پنج حکومت نظامی متوالی. تا ۲۰۰۰ نفر شکنجه شدند. در مقابل، دیکتاتوری شیلی حدود ۳۰۰۰ مخالف را کشت یا «ناپدید» کرد و ۳۸۰۰۰ نفر دیگر را زندانی کرد، در حالی که حدود ۱۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ نفر در جریان «جنگ کثیف» وحشیانه آرژانتین کشته یا ناپدید شدند.
با این حال، ربودن و قتل روبنس بیرودت د پائیا نقطه عطفی جدی در طولانیترین دیکتاتوری نظامی آمریکای لاتین بود.
زندگی تحت حکومت نظامی سختگیر برزیل
زمانی که پائیا ربوده شد، ژنرال مسئول امیلیو گاراستازو مدیسی، سومین نفر از پنج نظامی بود که کشور را اداره میکردند و سختگیرترین فرد در رژیم بود.
رهبر اول حکومت نظامی، هومبرتو کاستلو برانکو، با وعده بازگرداندن دموکراسی به قدرت رسید. دومین نفر، آرتور کوستا ای سیلوا، از «انسانسازی انقلاب» سخن گفت، سپس کنگره را با فرمان ریاستجمهوری منحل کرد و در سال ۱۹۶۹ بر اثر سکته مغزی درگذشت.